سراي عاشقانه مهدي پرده نشين

اگر تيغ دنيا بجنبد زجا - نبرّد رگي تا نخواهد خدا

غرق در ظلمات خيال

گوشزد

عمري است در ظلمات خيال، دنبال نوري هستيم كه هادي ما گردد، نور عيان است ولي ما دركش نمي‌كنيم، به هر طريقي سعي مي‌كنيم او را نبينيم، اين‌گونه پيش مي‌رويم، غرق در گمراهي مي‌شويم و به آتش دوزخ سزاوارتر. آيا وقتش نرسيده تا شاخه‌هاي گمراهي را در وجود خود بخشكانيم، بر ساقة دروغ و ريا تبر زده، كمرش بشكنيم و ريشة فسق و معصيت را با تيشة تقوا ريز ريز كنيم. امر خداوند پشت سر افتاده، غيبت و دروغ نقل محافل و مهماني‌هاست، غيرت و شرم و حيا از مردان و زنان گريخته، حجاب و عفّت كيميا گشته، شرع و كتاب بر زمين افتاده، پا مي‌خورد و همه در ظاهر مخلص و در باطن منافق شده‌ايم. پس شرط عقل است تا در راه بهبود اين وضعيت گام برداريم. راه بهبود اين وضعيت آن است كه پس از استغفار به درگاه احدّيت، از او بخواهيم تا سامان دهندة جهان را از بند غيبت‌ رها سازد، اگر او آزاد گردد، همة ما را از بند نفس و هواهاي نفساني آزاد مي‌كند و بهشت را در زمين مهيّا مي‌كند. طناب ندامت را بر گردن بيندازيم و در حال سجده كه نزديك‌ترين حالت به پروردگاراست، با ناله و ضجّه بگوييم: يا رَبَّ الحُسَين بَحَقِّ الحُسَين، إشْفَ صَدرِ الحُسَينِ بِظُهورِ الحُجَّةْ.- بخش از كتاب راه سعادت و مسير شقاوت / نوشته مهدي پرده نشين (متخلص به مهيار) .

شكوه از صدا و سيما

شكوه اي دارم از صدا و سيما و مي دانم براي كسي اهمّيت ندارد و به خرج هيچ كس نخواهدرفت : بدون هيچ زمينه اي سر اصل مطلب مي روم ، ايّام فاطميه است و صحيح ترين اقوال اين است كه فاطمه (سلام الله عليها) دراين دهه دوم به شهادت رسيده اند. آيا درسته كه در اين ايام مجموعه طنز پخش بشه ، و عزاداري فقط دو سه روز اول باشه ، مگه نميگيم دهه فاطميه ، پس چرا به احترام حضرت ، ده روز صبر نمي كنيم . دست و هورا كشون برنامه هاي تلويزيون باعث شده كه همه از ايام به كلّي فراموش كنن . تازه يه عده عروسي مي گيرن ( كه چندين نمونشو خودم ديدم كه بعد چند وقت ، زندگيشون از هم پاشيده ) و بعد كه ازشون مي پرسي چرا اين كارو مي كني ، مي گن اگه مشكلي بود ، شبكه هاي تلويزيون حال و هواي عزا مي گرفتن ، پس مشكلي نيست . حالا بيا و به اينها بفهمون ،كه قضيه از چه قراره . ما انتظار روضه پخش كردن يكسره رو از رسانه ي ملي نداريم ، همين كه به حرمت بي بي ، اين شاديهارو به حداقل برسونن ، ما رو راضي مي كنه ، خداييش ديگه بي انصافيه كه ما شيعه ها قلب مهدي

فاطمه رو جريحه دار كنيم . شكوه اي بود كه بعيد است گوشي پذيراي آن باشد - مهدي پرده نشين (متخلص به مهيار) .

دست درازي

شنيده بودم كه هر اشتباهي يك تاواني دارد ، ولي حقيقتش باورم اين بود كه تاوان آن را شخص در آخرت خواهد ديد. تا اينكه ( قصه واقعي بي هيچ واسطه اي ) :

يكي از هم كلاسي هايم را كه متاسفانه در برقراري ارتباط نامشروع بسيار توانا بود ، را ديدم .

بعد از لمس دست راست او پس از دست دادن ، متوجّه خشكي دستش شدم . بله دست او مصنوعي بود.

شرح ماوقع را از او خواستار شدم ، گفت : روزي كه از روي عادت هرروزه به قصد مزاحمت، از خانه بيرون رفتم ، پس از جست و جو ، متوجه دختري شدم كه گويا از مدرسه به خانه مي آمد ، به سمت او رفتم و شد آنچه كه نبايد مي شد .

صبح روز بعد كه بر خلاف ميلم به مغازه ي كابينت سازي برادرم رفتم ، پس از روشن شدن دستگاه برش چوب ، لحظه اي از حال خود غافل شدم كه دستم را از دست دادم .

و اكنون پشيمانم كه اي كاش به قصد لذّتي زودگذر خود را از نعمتي بزرگ بي بهره نمي نمودم - نوشته مهدي پرده نشين (متخلص به مهيار).

 

دستي كه دراز است به ناموس خلايق

مقطوع بگردد ز دم تيغ ، دقايق

دل كباب پسر فاطمه

خطاب به همه دوستان مونوبلاگي كه همه جوره شرمنده ام ميكنند :


دل كباب پسر فاطمه ام - به اميد نظر فاطمه ام
رو نمودم چو به دون پايي خود  -  به شما همدم تنهايي خود
تا كه آرام شود دل ز فراق - بشود دور ز هر فسق و نفاق
به اميد مدد پاك دلان - نيستم من دگر اينجا نگران
شيوه سازيد فراسوي كمال - نشويد عاشق مهجور جمال
يك جمالي بپسنديد بس است - آن خوش الحان كه به جانت نفس است
يار اين گونه نبيني به جهان - مهدي فاطمه عشق است به جان
شو اسير رخ و گيسوي نفس - تا شوي دور ز هر هوي و هوس

شعر از خودم / في البداهه ....
تقديم به نفس جانبخش هستي : گلم ، عشقم ، نفسم ، دلبرم و ياري كه ثانيه اي ، تحمل دوري ما براش سخته ، ولي .....
مهدي پرده نشين (متخلص به مهيار)

 


To all friends of the site monoblog'm sorry that all pairs are


I baked the son of Fatemeh - Fatemeh'm hoping to view
So I like to dig your feet - you have your own companion
To calm the heart of parting - get away from all sin and hypocrisy
We hope to help clean hearted - I am not concerned here again
Make way beyond perfection - not love obsolete beauty
Some like a bus - it is tuneful breath of the soul
Do not see this as a world partner - Love is in my heart, love is the son of Fatemeh
Was captured and hair breath away - to get away from any arbitrary

Lyrics of I / spontaneity ....
Dedicated to the life breath of life: my flowers, my love, my soul, my heart, and the second can not help us bear away, but .....
By: Mehdi Pardeh neshin / Known as Mahyar

وفاي يار و بي وفايي ما

در ميان رُفَقا اشرف دلدار تويي 

در ترازوي وفا كم من و بسيار تويي

مرا ببخش كه ياد من خاطرت را مي آزارد و نه كه نخواهم نمي توانم شروط دلدادگي را به جا آورم - العفو يا صاحب الزمان - اللهم عجّل لوليّك الفرج

 

 

اسير نگاه عاشق كُش ات = مهيار

نامه

سلام خدا ...
اميدوارم كه حالت خوب باشه ، اگر شما هم جوياي احوال ماهستي ، چه جوري باشه حال كسي كه معني ابراز ارادت تو رو نمي فهمه ، ولي نمي دونم هميشه موقعي كه كم مي يارم فقط اين بيت شعر به ذهنم مي رسه :


گر كه من بد كنم و گر تو مكافات كني

فرق بين من و تو چيست بگو يا الله


قربونت برم كه به حرفاي همه گوش مي دي ، حتي مني كه هميشه مايه ي عذابت هستم و خيري ازم نمي بيني.

هست و نيستم فداي نام نامي ات اي يار .

بدترين حس دنيا !!!!!

ميگن بدترين حس دنيا اينه كه يكيو عاشقانه دوست داشته باشي و همين اندازه طرف مقابل يكي ديگه رو دوست داشته باشه.

آره بدترين حس دنيا همينه ؛ مثل ما
امام زمان عاشق ماست ولي ما بي انصافا دلبسته هزاران چيز هستيم الا آقا.....
واي بر ما كه بر خلاف قاموسنامه عشق عمل كرده،مي كنيم و خواهيم كرد.اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل لوليك الفرج - مهيار .

فاصله بين عالم و عامل

همه مي دانيم كه امروزه اگر دست به هر كاري بزني از تو مي پرسند آيا سواد اين كار را داري؟ در پاسخ به اين سؤال به جاست كه بگويم مدرك ، درك نمي آورد پس همه ي آنان كه مدرك دارند درك درستي از زندگي ، حرفه و پيرامون زندگي خود ندارند حالا درست است كه : علم اگر موجود در عالم نبود امتيازي در بني آدم نبود / سعي كن تا علم را دارا شوي تاجدار انّما يخشي شوي . ولي نيك مي بينيم كه در اعصار مختلف افرادي بودند كه بدون سواد ومدرك به لقب بحر العلوم و ... دست يافتند . همانند استاد محمد حسين طباطبايي ، كربلايي كاظم ساروقي و ...  . البته كه ريشه ي اين توانمندي ها لطف خدا و عنايت چهارده معصوم و مراعات هايي كه خود يا پدر و مادرشان نمودند(ازجمله نياوردن مال حرام به خانه  و مواظبت از حالات و منش خود و ...) مي باشد . ولي اينكه بگوييم بدون تحصيلات نمي شود كاري كرد گفته اي نسنجيده است چون : اگر لطف او شامل ما شود / علاج همه درد پيدا شود . بنده آن زمان به عظمت خداوند پي بردم و يقين 90 درصدي ام به 100 درصد تبديل شد كه محمد حسين طباطبايي در حضور علماي بزرگ قم به سؤالات آنان پاسخ مي داد . با خود گفتم اگر خدا بخواهد چه مي شود . خودم نيز پس از اينكه كتاب راه سعادت ام را نوشتم و به خدمت بزرگي كه انتظار اين كلام را از ايشان نداشتم با كمال تعجب اين سخن را از ايشان دريافت نمودم : بدون سواد كافي نمي شود دست به چنين كاري زد ، گفتم : خدايي ناكرده مطلبي از آن خارج از گستره ي احاديث و روايات و البته آيات قرآن است ، پاسخ دادند : نه ولي  بهتر بود كه سواد كافي را مي داشتيد و دست به اين كار مي زديد كه با آموخته هاي خود بتوانيد با بيان نيز گمراهي را نجات دهيد ، كه در جوابشان اين شعر را خواندم : دل گفت مرا علم لدني هوس است / تعليم نما اگر تو را دسترس است - گفتم الف و گفت دگر هيچ مگو / در خانه اگر كس است يك حرف بس است حاج آقا فرمودند : چنين چيزي امكان ندارد ، بايد مداوم ارشاد نمود تا بلكه از گمراهي بازگردد . گفتم : بر سيه دل چه سود خواندن وعظ / نرود ميخ آهنين بر سنگ   بله اينگونه بعضي از بزرگان نيز نسنجيده سخن مي گويند و نمي دانند اگر يقين من اندك بود با اين گفته ، دست از كار كشيده و معلوم نبود به چه كاري روي مي آوردم . با نهايت شرمساري بايد بگويم : اگر سواد ، انسان ساز بود ، شريح قاضي حكم قتل امام حسين (ع) را صادر نمي كرد و اگر بي سوادي بي ارزشي مي آورد بلال حبشي اين قدر مقام كسب نمي نمود . پس ببينيم ماوراي طبيعت را و به اين گفته ها دامن نزنيم - مهدي پرده نشين (متخلص به مهيار)