چون وقتي دكان هاي ما قدمگاه سوزندگان قلب امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) مي شود ، راضي تريم
*****************************
مغازه داري رو به من كرد و گفت : بركت از كسب و كارم رفته و هرچي كه در ميارم نمي دونم كجا مي ره .
گفتم :خمس و زكات نمي ديم ( به خدا قسم كه با دادن حقوقات الهي اموالمون كمتر كه نمي شه بيشتر هم ميشه ) ، كم فروشي و گرون فروشي مي كنيم ، حروم خدارو حلال و حلالشو حروم كرديم ، با نگاها مون به ناموس مردم خيانت مي كنيم ، اميدمونو از خدا بريديم و به خاطر جذب مشتري هزار كار ناشايست مي كنيم و هزار قسم دروغ مي خوريم و تا مي تونيم از جنس مون تعريف مي كنيم ، فراموش كرديم كه هم كاسب خداست و هم خريدار ، جاي جنس مرغوب و بي كيفيت رو با هم عوض مي كنيم و ... .
اونوقت انتظار داريم كه از زمين و آسمون برامون بباره .
بياييم خودمونو گول نزنيم ؛ اكثر ماها مي دونيم كه چي بده و چي خوب ، فقط تو انجامش يه خورده سختمونه . پس اگه خواستيم همه چي بر وفق مرادمون باشه ، اونجور كه خدا گفته باشيم و بس .
گفتمان برآب زده ( مهدي پرده نشين/متخلص به مهيار )
- جمعه ۱۵ آبان ۹۴ | ۱۸:۳۱ ۷۷ بازديد
- ۰ نظر