امروز بزگترين ضدّحال عمرمو خوردم
**********
يه عزيزي از مصر پيام فرستاده ( به طور اختصار بيان مي كنم ) :
به نام خداوندي كه اوليايش را براي نجات انسانها فرستاد
سلام بر عزيز ترين و خالص ترين عبد خدا
فرزند خردسالي دارم كه از خداوند طلب آن دارم كه :
او را در راه سعادت و چون شما از اولياي خويش قرار دهد ... .
**********
حالم خيلي دگرگون شد ، به حدّي كه تا چند قدمي سكته پيش رفتم ، گفتم :
خدايا واقعاً من مفلس مذنب اينچنينم ؟
چرا در باورش من ولي الله ؟
چرا دلم را به آتش مي كشي ؟
من به ستّاري ات واقف ام ، ولي چرا واهب شده اي به من ؟
يادم نمي آيد كاري كرده باشم كه لايق اينها باشم!
خلاصه ، گاهي اينچنين نامه هايي وكالت از حضرت عزرائيل دارند ... .
آتشي كه خاكسترم كرد - مهدي پرده نشين متخلص به مهيار خراساني
- شنبه ۰۳ بهمن ۹۴ | ۱۵:۰۶ ۱۶۷ بازديد
- ۰ نظر