به نظر من ، بسيج ، يك تفكّر است؛ نه يك پيشه ! همه معتقدان به اين اصول بايد داراي انديشه بسيجي باشند نه تنها رونده اي چشم و گوش بسته كه شايد بر حسب اتفاق در اين مسير قرار گرفته اند .
اگر بسيجي هاي متفكّر به انديشه هاي اصيل تربيت شوند ، و هدفدار پيشه بسيجي را بپيمايند ارزشمند است وگرنه هر كسي كه ادّعايي كند مورد قبول و پذيرش نمي باشد .
تفكّر بسيجي ، در راستاي حق گرايي و باطل ستيزي ، انسان را حركت مي دهد و تنها به سوي رضوان و قرب الهي سوق مي دهد .
فرماندهان بسيج قبل از آراستن ظاهر بسيجيان ، بايد باطن آنان را به لباس زيبا و زيبنده ايمان و تقوا بيارايند و مدافعاني با عزم راسخ بر حريم اعتقادات حقّه بگمارند .
يك نيروي بسيجي بايد از لحاظ جسمي و روحي ممتاز باشد .
چون واقعاً :
سياهي لشگر نه آيد به كار ***** يكي مرد جنگي بِه از صد هزار
پيشنهاد : اينكه ؛ بسيجي شدن يك ارزش والا به شمار آيد و براي رسيدن به اين مهم تلاش صورت گيرد نه اينكه امكانش براي هر كسي مهيّا باشد و اينگونه از قدر آن كاسته شود .
بايد بدانيم كه بسيجي ضعيف الأيمان از دشمن بسيار خطرناكتر است . اگر خدايي ناكرده پايش بلغزد و با دشمنان همدست شود ضربه اي كه مي زند سهمگين تر است - ديدگاه مهدي پرده نشين / متخلّص به مهيار خراساني
- جمعه ۰۳ اردیبهشت ۹۵ | ۱۴:۳۰ ۶ بازديد
- ۰ نظر