پشت سر يه بنده خدايي خيلي حرفها زده مي شد
يكي مي گفت : يه كار خير ازش سر نمي زنه
دومي : اهل عمل نيست و تا دلت بخواد مردم رو موعظه مي كنه
سومي : يه قرون صدقه حاضر نيست به يه فقير بده
چهارمي : هيچ كدوم از كاراش براي رضايت خدا نيست
پنجمي : بعضي كارا رو هم با ريا نمايشي انجام مي ده و...
تا اين كه گفتم من به خاطر دفاع از اين شخص بايد سر از كارش دربيارم و ببينم واقعاً اين جوريه يا نه .
بعد از يه مدت كوتاه متوجه شدم كه :
1- كمك به مستمندان و نيازمندان رو كاملاً در خفا انجام مي ده كه به چشم احدالنّاسي نياد .
2- كار خير و نهي از منكر رو در خفا انجام مي ده و امر به معروف رو جار مي زنه .
3- موقع صدقه حتي خودش هم خودش رو نمي ديد چه برسه به مردم .
4- به همه توصيه مي كرد كه گره از كار خلق باز كنيد ، تا خدا گره از مشكلات زندگي تان باز كند .
5- يه جاهايي كه مي خواست يه كاري رو پيش قدم بشه و يا به بقيه آموزش بده در مقابل چشم انجام مي داد .
-------------------------------
برخي از انسانها واقعاً فرسنگها از برداشت هاي تهي ما فاصله دارند ، كه اگر كسي هم پيدا شود كه قدري به برداشت هاي ما نزديك باشد آنجا نيز ما حق تحليل و نظر دادن درباره ي ايشان را نداريم .
عيب كسان منگر و احسان خويش - ديده فرو بر به گريبان خويش
دل نوشته مهدي پرده نشين ( متخلص به مهيار خراساني )
- پنجشنبه ۲۹ مرداد ۹۴ | ۱۹:۳۴ ۹۲ بازديد
- ۰ نظر